چقدر لحظه های بی تو بودن سخت میگذرد …
چقدر فاصله و دوری زجرآوره …دوست داشتم اینجا بودی …
کنارم ، نزدیک من …
هوای دلمی …
حداقل میدونستم زیر آسمون شهرمی …
هوای من هوای تو هم هست …
اینجوری احساس نزدیکی بیشتری میکردم …
شاید اونجوری این دل بهونه گیر …
کمتر بی قراری میکرد …
دلم لک میزنه برات ، برای مهربونیات …
کاش فاصله ها وجود نداشتن …
کاش نبودنت حس نمیشد …
[ سه شنبه 94/2/29 ] [ 9:25 صبح ] [ sarina&sogand ]